فرشته تاجدار
خورشید در وسط آسمان بود نورش مستقیم بر فرق سر می تابید .برگ های درختان در آفتاب سوخته بودند . نسیمی گاهگاه خش خش برگ ها را به صدا در می آورد . ابری در آسمان دیده شد که پلک برهم زدنی به دام نور پرغرور افتاد و محو شد . مرگ و میر انسان های فقیر در حاشیه بیجار مرزها بیداد می کرد . بوی تعفن و بیماری روستا را پر کرده بود .
خبر آورده بودند بسیاری از خانه های بزرگ و تاسیسات اداری و کارگری ؛ حتی کتابخانه ملی شهر رشت ؛ برای سکونت سربازان در اختیار ارتش شوروی بود .
از هواپیماها اعلامیه بر فراز شهرها پخش می شد . وضعیت اسفبارناشی از حضور افراد بیگانه در ایران تا جنگ جهانی دوم ادامه داشت .پنجره ها کج و کوج ، جا به جا در آتش شعله ور بودند . سنگ ها و ریگ ها و علف ها ی خشک به هوا می جستند و پشنگ های گداخته به اوج پرتاب می شدند .
مادر صدایش زد : تاجی کجا هستی تو این جهنم سوزان؟
#فریده_چوبچیان
عطر شمشاد...
ما را در سایت عطر شمشاد دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : 3atr-e-shemshad5 بازدید : 189 تاريخ : شنبه 10 ارديبهشت 1401 ساعت: 13:35